گذری کوتاه بر زندگی احمد عبدی زاده 2

علیرغم اینکه بسیاری از دوستانشان که در زمان پهلوی سیاستمدار شده بودند و به سفارت و وزارت و پست های بالایی رسیده بودند از ایشان جهت شرکت در امور سیاسی در سطح بالای سیاست کشور دعوت می کردند که ایشان هرگز نمی پذیرفتند و کار قضایی را به حضور در سیاست ترجیح میدادند.ولی بعد از انقلاب اسلامی و تغییر در صحنه سیاست کشور و دعوت مردم منطقه از ایشان جهت شرکت در انتخابات دور اول مجلس شورای اسلامی همراه با آقایان انصاریسید عبد الرسول موسوی،  لشکری،  نجفی و  بهادر غلامی و آقای صمد شجاعیان پیشقدم شد ولی انتخابات در ممسنی از همان ابتدا رنگ طایفه گرایی به خود گرفته بود وبه همین دلیل از انتخابات کنار کشید و صحنه را ترک کرد و هرگز به صحنه سیاست برنگشت و به کار قضاوت در دادگستری استان خوزستان ادامه داد و سرپرست دادگستری استان خوزستان شد و بازنشسته شد اندکی بعد از آن هم مدتی به عنوان قاضی حل اختتلاف اداره ثبت اسناد و املاک خوزستان شد و بعد از آن به تهران رفت و حدود 25 سالی را بعد از بازنشستگی در تهران زندگی کرد .

وی درسال 1385در سن 90 سالگی در تهران در گذشت و در روستای کوپن واقع در شهرستان رستم در کنار برادرانش به خاک سپرده شد. آقای عبدیزاده قاضی دادگستری استان خوزستان بوده و از قضات برجستهای بودند که خدمات فراوانی به مردم خوزستان، فارس و کهگلویه و بویر احمد  نمودند و به دلیل اینکه محل خدمت وی در خوزستان بود برای مردم کهگلویه و بویر احمد و خوزستان نسبت به ممسنی خصوصا نورآباد شناخته شده تر می باشد. احمد عبدیزاده مرد بزرگ و شریف و دوست داشتنی ای بود نه به این دلیل که مقامی داشت بلکه به خاطر قلب رئوفی که داشت هر شخصی از طایفه لر چه ممسنی چه بویر احمد و چه بختیاری به وی مراجعه مینمودند تا حد توان از لحاظ مادی و معنوی به وی کمک می کرد حتی در خانه اش قسمتی را از زندگی شخصی اش جدا کرده بود که به آنجا اتاق لرها میگفتند و اکثر کسانی که به نحوی به مشکل برمیخوردند در آن مکان سکونت می یافتند و مردم و ارباب رجوعی که صرفا برای کار قضایی یا غیره قضایی به وی مراجعه میکردند با شادی و خرسندی وی را ترک میکردند.

 زندگیاش را نه تنها برای فرزندان خود بلکه برای طایفه و هر کسی از ایل و تبار خود و حتی برای اشخاص بسیاری که از ایل و تبارش نبودند ، خرج کرد و نه تنها از لحاظ مالی بلکه از لحاظ عاطفی با اطرافیانش تقسیم کرد و به جرات میتوان گفت قسمت کمی از آن را صرف همسر و فرزندان خود کرد با اینکه همسر وی بزرگ شده شهر بود ولی پا به پای آقای عبدی زاده تمام مشکلات ایل و طایفهاش را به دوش میکشید.به راستی درست گفته اند که همیشه انسانهای بزرگ در کنار خود زنان بزرگی را داشتهاند که به روح همسر گرامی وی نیز درود و رحمت میفرستیم.

نظرات 2 + ارسال نظر
پرندوش شنبه 21 تیر 1393 ساعت 05:20

خیلی خوبه مطلب شما....پاینده باشید. مرحوم عبدی زاده مصدر خدمات بزرگی بهدیار رستم بودن که اصل کاریش ریشه کندن ظلم خوانین بود.هر چند این روزها تاریخ وارونه نوشته می شه....

خیلی ممنون شما خیلی لطف دارید .

deletanha شنبه 27 اردیبهشت 1393 ساعت 22:16 http://deletanha

خیلی مطلب جالبی بود واقعا ارزش خوندن داشت سعی کنید مطالب بیشتری بذارید

خواهش میکنم خیلی لطف دارید در تلاشم مطالب بیشتر بزارم با همراهی و دلگرمی شما دوستان عزیز.تشکر بابت نظرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد